')); replace2=replace.replace(new RegExp('form','gim'),'div'); document.getElementById(Id_Rozblog_Comment).innerHTML='
'; } } xmlhttp.open("GET",'http://soutedelan.rzb.ir/post/comment/'+CommentID,true); xmlhttp.send(); } function SM(strCode) {document.getElementById ('tex').value +=strCode;}



ســوتــه دلان


اینجــــا همــــه چــــی درهمــــه

آرشيو مطالب

جستجو

اسم اس های شما
پیامک های شما


شهرام از سده شیراز:خوشا امروز که یاد دوست کردم,شرابم را به یادش نوش کردم,خدایا هر کجا هست در پناهت,روزم را خوش به یاد دوست کردم,تقدیم به امین

  • سحر از تهران :ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار / منو از خاطره کم کن ٬ تا ابد خدا نگهدار . . .

  • الهه سعیدی از بوشهر :این را برای کسی مینویسم تا بداند که دیگر نه نگاهم را برایش هدیه میکنم نه دیگر شعر هایم دلتنگی ام را فریاد میزند مینویسم که شاید نا مهربانی هایش را باور کند

  • هستی از اهواز: به خدا بگویید زمستانش سرد نیست جمع کند تکرار فصل هایش را!من در تابستانش هم از بی وفایی دندان ساییده ام...

  • فرشته از تهران : ﮬﻤﯿﺸﮧ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﺯﺩ به ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻭ ﮔﻔﺖ:
    تنها امده ام ، تنها میروم
    ﯾﮏ ﻭﻗﺘﺎﺋﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﯾﺎ ﺩﻗﯿﻘﮧ ﺍﯼ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﻭﺭﯼ!ﺩﻝ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﮦﺍﺕ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﮬﺪ ﮐﮧ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﮧ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ….
  • حسن شهابی از تبریز : بچه میمونی از مادرش پرسید :  چرا خدا اینقدر ما رو زشت آفریده ؟

    مادرش میگه : قربون اون دماغ پهن و کله پشمالو و دهن گشادت برم
    خدا رو شکر کن شبیه اونی نیستی که الان داره اینو می خونه …
    منم قربانی شدم فحش ندین توروخدا


  • نفس  : مادر پیر،مرا نكته ای زيبا گفت:
    از بد دنيا گفت ...
    گفت:طاووس مشو كه به عيبت خيزند، گر شوی شعله ی شمع زير پايت ريزند...

    گفت: پروانه مشو كه به سرگردانی لای انگشت كتاب سالها می مانی، نه زمين
    باش نه خاك ، كه تو را خوار كنند، وانگهی ذهن تو را پر ز مردار كنند...

     آسمان باش كه خلق به نگاهت بخرند،و ز پی ديدن تو سر به بالا ببرند.

  • مهدی ایزدی از یاسوج : آرام دوستت خواهم داشت....
    طوری که حتی خودت هم از این عشق بویی نبری!
    همین که کنارم باشی کافیست
    من عاشقی خواهم کرد....
    اصلا.....
    مرا چه به عااشقی؟
    من تنها برایت خواهم مرد...!
    تو فقط بخواه… ♥♡♥♡♥♡♥♡♥
  • ...

  • ...

  • ...
  • پیامک های خود را  از طریق فرم تماس برای ما ارسال نماییدتا با نام شما در سایت قرار دهیم لطفا" آخر پیامک نام و اسم شهر خودتون رو ذکر کنید :

    جستجو گر پیشرفته سایت



    یا من اسمه دوا و ذکره شفا
    یا من اسمه دواء و ذکره شفاء

    آخرین ارسال های انجمن
    عنوان پاسخ بازدید توسط
    اطلاعیه... اطلاعیه... 11 1126 fns4565


     

     

    داستانی بسیار زیبا و قابل تامل

     

     

    آموزگار سر کلاس گفت:
    "کشتی مسافران را بر عرشه داشت؛
    در حال گردش و سیاحت بودند.
    قصد تفریح داشتند.
    امّا، همه چیز همیشه بر وفق مراد آدمی نیست!
    کشتی با حادثه روبرو شد
    و نزدیک به غرق شدن
    و به زیر آب فرو رفتن!
    روی عرشه زن و شوهری بودند .
    هراسان به سوی قایق نجات دویدند
    امّا وقتی رسیدند،
    فهمیدند که فقط برای یک نفر دیگر جا مانده است!
    در آن لحظه، مرد همسرش را پشت سر گذاشت
    و خودش به درون قایق نجات پرید.
    زن، مبهوت، بر عرشۀ کشتی باقی ماند!
    کشتی در حال فرو رفتن بود.
    زن، در حالی که سعی می‌کرد،
    در میان غرّش امواج دریا،
    صدای خود را به گوش همسرش برساند،
    فریاد زد و کلامی بر زبان راند."
    آموزگار دم فرو بست و دیگر هیچ نگفت.
    از شاگردان پرسید:
    به نظر شما زن چه گفت؟؟؟
    هر کسی چیزی گفت.
    بیشتر دانش‌آموزان حدس زدند که زن گفت:
    "بیزارم از تو!
    چقدر کور بودم و تو را نمی‌شناختم!"
    آموزگار خشنود نگشت.
    ناگاه متوجّه شد پسرکی در تمام این مدّت سکوت اختیار کرده
    و هیچ سخن نمی‌گوید!
    از او خواست که جواب گوید
    و اگر مطلبی به ذهنش میرسد بیان کند.
    پسرک اندکی خاموش ماند و سپس گفت:
    "خانم معلّم!
    بر این باورم که زن فریاد زده است که
    مراقب فرزندمان باش!"
    آموزگار در شگفت ماند و پرسید:
    "مگر تو قبلاً این داستان را شنیده بودی؟ "
    پسرک سرش را تکان داده گفت:
    "خیر؛ امّا مادر من هم قبل از آن که از بیماری جان به جان‌آفرین تسلیم کند،
    به پدرم همین را گفت."
    آموزگار با ندایی حزین گفت:
    "آری!
    پاسخ تو درست است."
    بعد، ادامه داد:
    کشتی به زیر آب فرو رفت.
    مرد به خانه رسید و دخترشان را به تنهایی بزرگ کرد و پرورش داد.
    سال‌ها گذشت.
    مرد به همسرش در آن عالم پیوست!
    روزی دخترشان،
    هنگامی که به مرتّب کردن اوراق و آنچه که از پدرش باقی مانده مشغول بود،
    دفتر خاطرات پدر را یافت!
    دریافت که قبل از آن که پدر و مادرش به مسافرت دریایی بروند،
    معلوم شده بود که مادرش به بیماری بی‌درمانی دچار شده بود که دیگر زندگی او چندان به درازا نمی‌کشید!
    در آن لحظۀ حسّاس،
    پس در حقیقت
    پدر از تنها فرصت زنده ماندن برای پرورش دخترشان سود جُسته بود!
    پدر در دفتر خاطراتش نوشته بود:
    «چقدر مشتاق بودم که با تو در اعماق اقیانوس مقرّ گیرم،
    امّا به خاطر دخترمان،
    گذاشتم که تو به تنهایی به ژرفنای آبهای دریا بروی.»"
    داستان خاتمه یافت.
    کلاس در خاموشی فرو رفت.
    آموزگار می‌دانست که دانش‌آموزانش درس اخلاقی این داستان را دریافته بودند؛
    درس مربوط به خیر و شرّ،
    خوبی و بدی، در این جهان را.
    در ورای هر کاری،
    هر فریادی،
    هر سخنی،
    پیچیدگی‎‌ بسیاری وجود دارد
    که درک آنها مشکل است.
    به این علّت است که هرگز نباید سطحی بیاندیشیم و دیگران را بدون آن که ابتدا آنها را درک کرده باشیم،
    محلّ داوری خود قرار دهیم



    تعداد بازدید از این مطلب : 416

    پنجشنبه 14 خرداد 1394
    ارسال نظر برای این مطلب
    این نظر توسط شهروند عادی در تاریخ 1395/03/08 و 14:02 دقیقه ارسال شده است

    شهروند عادی گفته:

    جالب بود


    کد امنیتی رفرش
    عضويت سريع
    ‎عضــویــت در ســایــت‎
    ● شما هم جزء کسانی باشید‎ ‎که می خواهید مطلب خود را منتشر کنید ‏. با ارسال مطلب خود می توانید یکی از ارسال کنندگان‎ ‎سایت باشید . ابتدا در سایت عضو شده تا پنل کاربری برای ارسال مطلب برای شما ایجاد گردد . سپس از طریق پنل کاربری مطلب خود را با نام کاربری خودتان در سایت قرار دهید و از امکانات سایت و انجمن بهرمند شوید.
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آمار کاربران

    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 26
    کل نظرات کل نظرات : 28
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 3
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

    کاربران آنلاین کاربران آنلاین

    آمار بازدید آمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 243
    باردید دیروز باردید دیروز : 31
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 0
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آی پی امروز آی پی امروز : 21
    آی پی دیروز آی پی دیروز : 16
    بازدید هفته بازدید هفته : 608
    بازدید ماه بازدید ماه : 2,756
    بازدید سال بازدید سال : 11,905
    بازدید کلی بازدید کلی : 270,348

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آِ ی پیآِ ی پی : 3.147.57.161
    مرورگر مرورگر : Safari 5.1
    سیستم عامل سیستم عامل :
    امروز امروز : شنبه 09 تیر 1403
    خبرنامه
    ‎خبـــــرنـــــامـــــه‎

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت ، لطفا آدرس ایمیل خود را بدون www ‏در کادر زیر گذاشته و در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود

    انجمــن ســوتــه دلان
    http://s2.picofile.com/file/7829371070/www.jpg
    انجمــن ســوتــه دلان

    ● بخش نظرات سایت برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطالب جاری سایت است . پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطالب را در انجمن سایت مطرح کنید.
    ● برای ورود به انجمــن ســوتــه دلان روی لینک زیر کلیک کنید:

    ورود به انجمــن ســوتــه دلان


    ســوتــه دلان